انجمن فرزندان ایران بزرگ
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.



 
الرئيسيةدروازهمكتبة الصورجستجوأحدث الصورثبت نامورود

 

 انیس الدوله سوگلی ناصرالدین شاه

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
Admin
Admin
Admin


تعداد پستها : 1496
تاريخ التسجيل : 2008-11-18

انیس الدوله سوگلی ناصرالدین شاه Empty
پستعنوان: انیس الدوله سوگلی ناصرالدین شاه   انیس الدوله سوگلی ناصرالدین شاه Empty28/5/2009, 01:47

انیس الدوله سوگلی ناصرالدین شاه


نام اصلی او فاطمه است. وی دختر نور محمد، از گرجیانی بود كه در زمان صفویه، اجدادش را از گرجستان كوچانده و در مازندران سكونت داده بودند. پدرش در جوانی درگذشت و از آن پس نزد عمه‏اش زندگی می‏كرد. توسط او به حرمخانه ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴ ـ ۱۳۱۳ق) راه یافت و جیران خانم فروغ السلطنه ـ كه در آن زمان زن سوگلی شاه بود ـ دختر را به خدمت خود نگاه داشت. پس از مرگ جیران كلیه اموال او به فاطمه سپرده شد. وی در دربارتصميم گرفت باسواد شود لذا دو سه نفر از ملاباجي هاي اندرون ، مامور تعليم و تربيت او شدند.



در سفر سلطانیه، شاه او را صیغه كرد (۱۲۷۶ ق) و فاطمه خانم را «انیس الدوله» لقب داد و بعد هم مالیات شهر كاشان و دهات آن را به انیس‏الدوله واگذار كرد. و به دلیل لیاقت، كفایت، كاردانی و آداب‏دانی به تدریج مورد توجه و علاقه شاه قرار گرفت و مقام و منزلت ممتازی در میان زنان عقدی و صیغه‏ای شاه به دست آورد.

. اولین زنی بود که به همراه شاه قاجار در اولین سفر او به فرنگ (تا مسکو) رفت. انیس الدوله در واقع ملکه بود، ولی فرزندی نیاورد. شاه او را از ته دل و با تمام جان دوست داشت و چندین بار خواست وی را در زمره زن های عقدی خویش درآورد، ولی انیس الدوله نپذیرفت و اظهار داشت که نمی خواهد ساعت سعد زناشویی خود را بر هم زند. انیس الدوله، به همراه شاه و همراهان وی از راه انزلی عازم اروپا شدند، اما چون موضوع حجاب انیس الدوله مطرح بود و ظاهری کاملا متفاوت با زنان اروپایی داشت،به اجبار او را از مسکو به تهران بازگرداندند اما شاه به حدی به او فکر می کرد که به هنگام سفر به انجلیز پیکره ای از خود را به همراه کارت پستالی برای او فرستاد این البته به جهت روزی بود که در بلاد فرنگ عشاق برای معشوق انجام می دهند تا نشان دهند فکرشان به او مشغول است(ولنتاین) ناصرالدین شاه درباره همراه بودن انیس الدوله در این سفر در خاطرات خود چنین نوشته است :

" کسانی که همراه به فرنگستان آمده اند از این قرار است در دو کشتی ؛ کشتی اول : صدراعظم، انیس الدوله، عایشه، معصومه، خورشید کنیز انیس الدوله..."

با مشکل پیش آمده و عدم تناسب لباس انیس الدوله با زنان اروپایی، قرار شد، آن ها (زنان همراه) به ایران بازگردند. ناصرالدین شاه می گوید :

" امروز بنا شد انیس الدوله و حرم از این جا، فردا بروند تهران. با ساری اصلان (رحمت الله خان) و میر شکار، محمد حسن خان برادر انیس الدوله، حاجی سرور، آقا علی و غیره... انیس الدوله راضی نمی شد. گریه کردند. خیلی به ما بد گذشت، خیلی بد، خیلی سخت، اگر همراه می بردیم برای جا، منزل، کالسکه، کشتی نشستن اشکالات داشت. اگر بروند تهران دل ما می سوخت. بسیار بسیار بد گذشت. آخر میرشکار، ساری اصلان راضی کردند به خودشان که این جا بد می گذشت مثل حبس بودند." روز بعد شاه در یادداشت خود آورده است : "... آمدیم عمارت، انیس الدوله این ها می خواستند بروند. زیاد گریه کردم و آن ها هم گریستند. اوقاتم بسیار تلخ شد. خدا انشاالله به سلامتی همه را به وطن خود برساند. انشاالله به خصوص انیس الدوله هرچند در طول سفر خاطرم از وی فارغ نمی شد."

.می توان ادعا کرد که همه نویسنده ها او را از نظر اخلاقی و وقار و نجابت بسیار ستوده اند. به عنوان نمونه دکتر فووريه در وقايع هفتم تا دوازدهم ربيع الثاني 1307 که همراه ناصر الدين شاه به قصر دوشان تپه رفته است ، مي نويسد:«مي گويند زني خيرخواه و زيرک است. به هرحال در لطف و خوش صحبتي او حرفي نمي رود و همه وقت متبسم و خوش احوال است.» خانم کارلا سرنا نيز در ديدار خود با انيس الدوله شيفته اخلاق او شده مي نويسد: عليا حضرت {انيس الدوله} با من خيلي دوستانه دست دادند و با اشاره دست ، نزد خود در قسمت جلوي جايگاه ، جايي را نشان دادند. آن گاه به خانم مترجم ، خطاب کردند که همين مطلب را براي من ترجمه کند، ولي به زودي ما موفق شديم به زبان اشاره منظور همديگر را خوب درک کنيم. . انيس الدوله اولين زن حرمخانه ناصرالدين شاه بود، که عنوان ملکه را دريافت کرد و وظايف متعدد ملکه ها را به عهده گرفت. همچنين وي اولين زن حرمخانه شاهي بود که مفتخر به دريافت نشان حمايل آفتاب شد. قبل از سفر اول ناصرالدين شاه به فرنگ ، نشان حمايل آفتاب در آن سامان متداول بود که به ملکه ها داده مي شد. پذیرایی از مهمانان زن خارجی نیز بر عهده وی بود،ایشان حتی وقتی باخبر می شد یکی از سفیران قصد ترک ایران را دارد برای خداحافظی از زنان همراه آنان دستور برپایی مجلسی را به افتخار آنها میداد. انيس الدوله چون خودش رعيت زاده بود، بهتر مي توانست وضعيت رعيت را درک کند. لذا نقطه اي را در حرم شاه عبدالعظيم حسني ع معروف به بست انيس الدوله تعيين کرده بود. هر کس آنجا بست مي نشست ، نشانه آن بود که به انيس الدوله تظلم کرده و اين ملکه بايد به کارش رسيدگي کند. انيس الدوله بدين ترتيب مرجع و ملجا کساني بود که حتي از حفظ جانشان بيمناک بودند و به آستان او پناه مي بردند. حتي گاهي اتفاق مي افتاد افراد از دست مامورين ناصرالدين شاه به انيس الدوله پناه مي آوردند؛ مثلا سردسته يکي از ايلات که گويا مختصري نافرماني کرده و مورد خشم و غضب فوق العاده ناصر الدين شاه واقع شده بود؛ در حضرت عبدالعظيم به عنوان تحصن بست نشست. انيس الدوله به او تامين جاني داد و از طرف ديگر ماموران دولت که از طرف شاه براي سرکوبي و تنبيه اين آدم رفته و با تحصن او در حصن انيس الدوله روبه رو شده بودند، از ترس سطوت ملکه جرات نکردند کاري به او داشته باشند و وقتي با اعتراض ناصرالدين شاه مواجه شد، عذر آورد که ترسيده اگر او مخالفين شاه را پناه ندهد، آنها به سفارت روس يا انگليس پناهنده شوند و اين براي اقتدار کشور بسيار نامناسب است. اين امر نشان از زيرکي و دور انديشي و در عين حال وطن دوستي انيس الدوله دارد. يکي از برگهاي زرين زندگي انيس الدوله نقش او در واقعه تنباکو است. ملکه با آن که مي بايست حافظ منافع دربار باشد، ولي منافع ملت و اطاعت از مرجعيت ديني را مقدم بر منافع کوتاه مدت دربار مي ديد و با تدبير و درايت خاص خود نهضت را در داخل قصر پيگيري کرد. ناصرالدين شاه يکباره ديد فرمان جهاد ميرزاي شيرازي تا لايه هاي زيرين و پنهاني قصر او نيز نفوذ کرده است. وقتي شاه به اندرون انيس الدوله وارد شد، از او پرسيد: «خانم! چرا قليان ها را از هم جدا و جمع مي کنند؟» جواب داد: «براي آن که قليان حرام شده.» ناصر الدين شاه روي درهم کشيده و با تغير گفت: «که {چه کسي} حرام کرده؟» انيس الدوله «با همان حال» گفت: «همان کس که مرا به تو حلال کرده.» شاه هيچ نگفت و برگشت و براي آن که مبادا به احترامش لطمه وارد آيد، بعد از آن به هيچيک از نوکران خود دستور نمي داد قليان بياورند و در تمام دربار قليان ها را جمع کردند.

پس از کشته شدن شاه روزی برایش دسته ای اسکناس آوردند و چون تمثال شوهر را روی آن ها دید، چنان بر سینه و شکم کوفت که سخت بیمار شد و پس از چند ماه به همسر خویش پیوست.

انیس الدوله سوگلی ناصرالدین شاه 6513b1cbddaf9bb2b8fc048f7b14f8d4



انیس الدوله سوگلی ناصرالدین شاه Nasereddinshah
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
https://kbirb.4umer.com
 
انیس الدوله سوگلی ناصرالدین شاه
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
انجمن فرزندان ایران بزرگ :: آشنایی با بزرگان ایران زمین-
پرش به: