نهضت امام خمينی ، زمينه ساز ظهور دولت حضرت مهدی
نويسنده : عرفان محمود - مجله الحياه الطيبه
مترجم : حجت الاسلام رحمت الله خالقي
آنچه نزد همه فرقه هاى اسلامى قطعى و مسلم است اينكه احاديث شريف زيادى از سيد رسولان حضرت محمد (ص) روايت شده كه تصريح مىكند مهدى موعود از اهل بيت پيامبر (ص) به طور حتم و قطع در آخر زمان ظهور خواهد كرد تا زمين را پر از عدل و داد كند بعد از آنكه با جور و ستم پر شده باشد. (1) حتى افراد زيادى از دانشمندان اهل سنت از مذاهب گوناگون آن، به متواتر بودن اين احاديث تصريح كرده اند و بعضى از آنها در اثبات تواتر اين اخبار بررسيهاى علمى نموده و كتابهايى نيز تاليف كرده اند: (2) از اين رو، دانشمندان مذاهب چهارگانه اهل سنت فتوا داده اند كه كسى كه ظهور حضرت مهدى موعود را انكار كند بايد كشته شود، يا اينكه به شدت تاديب شود تا از راى خود برگردد... (3)
از نظر شيعيان اهل بيت، متواتر بودن اين اخبار امرى قطعى و اعتقاد به حتمى بودن ظهور مهدى موعود از ضروريات مذهب است كه نمىتوان آنها را انكار كرد و جزئى از اصول دين است كه اعتقاد به آنها از روى دليل و يقين واجب است زيرا بنابر عقيده مذهب اهل بيت، امامت از اصول دين است و اعتقاد به مهدى موعود به جهت اينكه از جانشينان و اوصياى رسول خدا است، از ضروريات اعتقاد به امامت مىباشد كه دلايل زيادى از آيات قرآن و احاديث صحيح نبوى و همچنين براهين عقلى بر آن اقامه كردهاند. (4)
همگانى بودن عقيده به وجود نجاتبخش جهان
از بارزترين اعتقادات مشترك اديان مختلف آسمانى ظهور مصلح موعود در آخر زمان است كه همه اديان به ظهور او بشارت دادهاند، گرچه در تعريف و تعيين هويت او اختلاف دارند. همچنين بررسى متون اديان آسمانى درباره مصلح موعود ثابت مىكند كه او همان مهدى و همان فردى است كه اهل بيت پيامبر (ص) به آن عقيده دارند (5) حتى اعتقاد به حتمى بودن ظهور موعود نجاتبخش جهان، در مكاتيب مادى نيز وجود دارد; پس عقيده به ظهور چنين موعودى بيش از هر عقيده ديگرى افكار عمومى بشر را به سوى خود جلب كرده است. (6)
روايات حركت زمينه سازان در مدارك مشترك
با مراجعه به رواياتى كه درباره مهدى موعود نقل شده است، در مىيابيم كه يكى از نقاط روشن اشتراك بين اخبارى كه اهل سنت و اهل بيت نقل كردهاند، وجود يك حركت انقلابى زمينه ساز براى ظهور مهدى موعود مىباشد، حركتى كه از ايران به راه خواهد افتاد. چنين اتفاق نظرى، بى آنكه مخالفى داشته باشد، خود دليل روشنى استبر صحت اخبار و دست كم صحت مضمون مشترك بين آنها.
در اينجا نمونههايى از اين احاديثشريفه را از مداركى كه در نزد شيعه و سنى معتبرند، نقل مىكنيم:
1- ابن ماجه، ترمذى و بيهقى در كتاب سنن خود، طبرانى در معجم وسيط، قرطبى در تذكره خود، ابن كثير در فتن خود، هيثمى در مجمع الزوائد، سيوطى در حاوى، ابنحجر در قول المختصر و در الصواعق المحرقه، متقى هندى در كنزالعمال و در البرهان فى علامات مهدى آخرالزمان. و... از رسول خدا (ص) روايت كردهاند كه فرمود: "مردمى از مشرق خروج مىكنند و زمينه حكومت مهدى را فراهم مىآورند." با توجه به لحن اخبار و متون قديم چنين اثبات مىشود كه مشرق به ايران امروزى گفته مىشود. همچنين در روايات ديگر تصريح شده است كه چنين مردمى اهل خراسان، يا قم يا طالقان مىباشد. و همه اينها به ايران امروزى اشاره دارد، البته با ذكر نام مهمترين مناطق آباد و شهرهاى متمدن ايران آن روز. (7)
2- ابو داود و نسائى كتاب سنن خود و ابنالمنادى در ملاحم، قرطبى در تذكره خود، ابن كثير در فتن خود و حميدى در الجمع بين الصحيحين و بسيارى ديگر با سند صحيح از امام على (ع) از رسول خدا (ص) نقل كردهاند كه فرمود: "مردى از ماوراء النهر قيام مىكند كه به او حارث ابن حراث مىگويند و در پيشاپيش او مردى است كه به او منصور گفته مىشود و زمينه را براى آل محمد فراهم مىسازد، همان طور كه قريش زمينه را براى رسول خدا (ص) فراهم نمود و يارى او بر هر مومنى واجب است، (يا فرمود: اجابت و پاسخ مثبتبه او بر هر مومنى واجب است) . (
نامهايى كه در روايت فوق، به آن اشاره شده است، رمزى مىباشد، همانطور كه در بسيارى از اخبار ملاحم نيز چنين است و مراد از آن يا فرد خبير است، يا كسى كه عمل مفيد دارد، يعنى كارش به نتيجه مىرسد.
3- خطيب بغدادى و ديلمى از ابن عباس و ابوهريره روايت كردهاند كه هنگامى كه پرچمهاى سياه به اهتزاز درآمدند، به قوم فارس احترام كنيد; زيرا دولتشما با آنها است (9) . در اينجا تعبير" دولتكم" به دولت مهدوى اسلامى اشاره دارد. 4- ابن حماد ، ابن ابى شيبه، ابن ماجه، عقيلى و هيثم ابن كليب در مسند صحابه، ابن المنادى و حاكم در مستدرك خود، دانى در سنن خود، ابن حبان و ابو نعيم و ابن طلحة الكنجى شافعى و مقدسى و ابنقيم در المنارالمنيف، ذهبى در ميزان الاعتدلال، ابن كثير در فتن، سيوطى در الحاوى و خصائص و جمع الجوامع والدرالمنثور، ابن حجر در صواعق و متقى هندى در البرهان و كنزالعمال و شوكانى در التوضيح، و... از ابن مسعود روايت كردهاند كه به حضور رسول خدا (ص) رسيديم آن حضرت در حالى به نزد ما تشريففرما شدند. كه آثار خوشحالى در چهرهاش نمايان بود، به طورى كه هر سوالى مىكرديم جواب مىداد و حتى اگر سوال نمىكرديم خود ايشان شروع به صحبت مىكردند، تا اينكه گروهى از جوانان بنىهاشم كه حسن و حسين (ع) نيز در ميان آنها بودند از آنجا گذشتند، رسول خدا (ص) با ديدن آنها حسن و حسين را به آغوش كشيد و چشمانش پر از اشك شد; گفتيم:اى رسول خدا (ص) چه چيزى باعث ناراحتى شما شد كه ما را نيز ناراحت نمود. فرمود: ما اهل بيتى هستيم كه خداوند براى ما آخرت را بر دنيا برگزيد و بعد از من اهل بيت من با سرگردانى و آوارگى روبه رو خواهند شد، تا آنكه گروهى با پرچمهاى سياه از مشرق قيام مىكنند و حق را طلب مىكنند، ولى به آنها داده نمىشود سپس بار ديگر حق را طلب مىكنند و در راه آن نبرد مىكنند و پيروز مىشوند; پس هر كدام از شما و يا نسل آينده شما آنها را درك كرد بايد به امام اهل بيت من بپيوندد حتى اگر با سينهخيز رفتن روى برف باشد; زيرا آنها پرچمهاى هدايت را به دست مردى از اهل بيت مىدهند... كه او زمين را با عدل و داد پر مىكند، همان گونه كه با جور و ظلم پر شده است (10) . اين روايت، اشاره دارد به اينكه به حركت درآمدن پرچمها، قبل از ظهور حضرت مهدى مىباشد و پرچمها با نام او به حركت درمىآيند و مردم را به سوى او فرا مىخوانند. البته در تعدادى از احاديثى كه حافظان اهل سنت آنها را از حضرت على (ع) و از برخى از امامان ديگر روايت كردهاند مضمون اين اخبار نقل شده است همچنين از پيروان و شيعيان آنها نيز مضمون اين اخبار نقل شده كه در ذيل نمونههايى از آن را ذكر مىكنيم.
5- نعمانى در كتاب الغيبة به سند خود از امام باقر (ع) روايت كردهاست كه فرمود: گويا گروهى را مىبينم كه از مشرق قيام كردهاند و حق را طلب مىكنند كه به آنها داده نمىشود و دوباره طلب مىكنند باز هم به آنها داده نمىشود وقتى وضع را چنين ديدند اسلحه به دست گرفته و نبرد مىكنند و دشمنانشان به خواستههاى آنها تن مىدهند، ولى آنها قبول نمىكنند تا اينكه خودشان به حكومتبرسند و دولت تشكيل دهند و آن حكومت را به كسى مگر به صاحب شما (يعنى امام زمان (عج» واگذار نمىكنند و كشتههاى آنها شهيدند. بدانيد كه اگر من آن زمان را در ك مىكردم خود را در خدمت و اختيار رهبر آنها قرار مىدادم. (11)
6- از امام صادق (ع) روايتشده است كه فرمود: به زودى كوفه از مومنان خالى مىشود و همانطور كه مار در لانه خود به دور خود مىپيچد و نهان مىشود و قدرت تحرك ندارد، علم و دانش نيز در گوشهاى پنهان و محدود مىشود. (يعنى در كوفه علم و دانش منتشر نمىشود و اگر هم وجود داشته باشد، درگوشهاى بى اثر مخفى مىشود) . پس از آن علم در شهر ديگرى كه به آن قم گفته مىشود، ظاهر مىشود و معدن فضل و علم مىگردد، به طورى كه در روى زمين كسى كه مستضعف در دين باشد و يا دين را نفهمد، باقى نمىماند; حتى زنهايى كه در حجلهها و پشت پردهها هستند; و اين زمان ظهور قائم ما خواهد بود و خدا قم و اهل آن را جانشينان حضرت حجت قرار مىدهد و اگر چنين نباشد زمين اهل خود را فرومىبرد و در زمين حجتى باقى نمىماند و علم از آنجا به ساير كشورها و شهرها در شرق و غرب سرازير مىشود و حجتخدا بر مردم كامل مىشود، به طورى كه كسى در زمين نمىماند كه دين و علم به او نرسيده باشد، پس از آن حضرت قائم (عج) ظهور مىكند و سبب انتقام خدا و عذاب او بر چنين بندگان مىشود; زيرا خدا از بندگان انتقام نمىكشد مگر بعد از آنكه آنها حجتخدا را انكار كنند. (12)
مسلما انتقام از ستمگران نيز گرفته خواهد شد; زيرا حجتبر آنها تمام شده آنها حجتخدا را انكار كردهاند و براى غير ستمگران ظهور حضرت مهدى (عج) رحمت است.
7- از امام كاظم (ع) روايتشده است كه فرمود: مردى از اهل قم، مردم را به سوى حق فرا مىخواند و همراهان او مانند آهن و پولاد آبديده هستند كه تند بادها آنها را نمىلرزاند و از جنگ خسته نمىشوند و نمىترسند و به خدا توكل مىكنند و عاقبت از آن تقواپيشگان است. (13)
8- ابن حماد و ... از حافظان اهل سنت از امام على (ع) روايت كردهاند كه فرمود: پرچمهاى سياه ظاهر مىشوند (يعنى مردمى با پرچمهاى سياه قيام مىكنند) و لشكريان سفيانى شكستخورده و فرار مىكنند در آن هنگام مردم جهان مهدى را آرزو و طلب مىكنند. (14)
9- سيد ابن طاوس در اقبال از ملاحم بطائنى در حديثى از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: مادامى كه براى فرزندان فلانى حكومت و سلطنت است، امت محمد (ص) هرگز روى آسايش نخواهد ديد، مگر اينكه حكومت آنها منقرض گردد. وقتى حكومت آنها منقرض شد، خداوند براى فرج و آسايش امت محمد (ص) فرج مردى از ما را مىرساند كه مردم را به تقوا راهنمايى مىكند و به هدايت رفتار مىكند و در حكومتخود رشوه نمىگيرد; به خدا قسم من او را به نام و نام پدرش مىشناسم; پس از آن مردى كه نيرومند و قوى است و كمر باريك و داراى خال در پيشانى و گونهها است، براى برپايى عدالت قيام مىكند و او نگهبان هر چيزى است كه پيش او به وديعه گذاشته شده است و زمين را با عدالت پر مىكند، همان طور كه ستمگران و گناهكاران آن را با جور و ستم پر كرده بودند. (15)
زمينه سازان ظهور حضرت مهدى (عج) و نهضت امام خمينى (ره) و احاديث مربوط به آن رواياتى كه بر وقوع يك حركت زمينه ساز براى انقلاب بزرگ مهدى دلالت دارند، صفاتى را ذكر مىكنند كه اين صفات به روشنى بر نهضت امام خمينى تطبيق مىكند: