| شب چله (یلدا) آغاز سال نو ميترايی | |
|
|
نويسنده | پيام |
---|
Admin Admin

تعداد پستها : 1496 تاريخ التسجيل : 2008-11-18
 | عنوان: شب چله (یلدا) آغاز سال نو ميترايی 28/5/2009, 02:09 | |
| شب چله (یلدا) آغاز سال نو ميترايی شب یَلدا یا شب چِله آخرین شب آذرماه، شب پیش از نخستین روز زمستان و درازترین شب سال است. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام آن را مبارک میدارند و این شب را جشن میگیرند.این شب در نیمکره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن شب به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر میشود.ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا میکردند.اکنون پس از ارائه فرضیه کاربری تقویمی چهارتاقی نیاسر در نزدیکی شهر کاشان، عدهای این شب را در انتظار تماشای خورشید در کنار چارتاقی برگزار میکنند. پبشینهٔ جشن یلدایلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار میکردهاند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است. بسیاری بر این باورند که ریشهٔ پاسداشت شب چله میراث قوم کاسپی است. کاسپها از اولین اقوام آریایی هستند که وارد ایران شدند.انها مردمانی با چشمهای کبودرنگ و موهای بور بودند که ابتدا در گیلان امروزی سکنی گزیدند و پس از چندی به نقاط دیگر ایران مهاجرت کردند. کاسپها قوم نیرومندی بودند و تمدن توانمندی را پایهگذاری کردند. از جمله تمدنهای آبی (Hydraulic Civilizations) که میتوان از زیگورات چغازنبیل، آسیابها و قناتهای دزفول و شوشتر بهعنوان آثار باقیمانده از تمدن کاسپها نام برد. همچنین پلهای بسیاری با نام آناهیتا در سراسر ایران ساختند و با ساخت چهارتاقیهایی توانستند انحراف ۲۳ درجهٔ مدار زمین در گردش به دور خورشید را اندازهگیری کنند. کاسپها با استفاده از این ابزار به تقویمی دقیق دست یافتند و دریافتند که پس از آخرین شب پاییز بر طول روزها اندکاندک افزوده شده و از طول شبهای سرد کاسته میشود. این جشن در ماه پارسی «دی» (تولد دوباره خورشید) قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بودهاست که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد. واژهٔ روز (DAY) در زبان انگلیسی (که همریشه با زبانهای کهن آریایی است) نیز از نام این ماه برگرفته شدهاست. نور، روز و روشنایی خورشید، نشانههایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانههایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر میبرند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاهتر نشانهای از غلبهٔ تاریکی و اهریمن بر زمین. هنگام توسعهٔ آیین مهر در اروپا، مراسم شب چله به عنوان روز زایش مهر و نور و راستی با شکوه تمام برگزار میشدهاست و پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آیین مهر که در زندگی مردم و بهخصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود همچنان باقی ماند اما با آمدن دين جديد رنگ باخت . تا سال ٣٥٠ ميلادی تمام فرقههای مختلف مسيحيت متفقالقول روز ششم ژانويه را روز ميلاد مسيح میدانستند با قدرتمند شدن کليسای رم و پس از گذشت زمان، فرقههای ديگر مسيحيت به اين سمت و سو گرويدند. ليکن هنوز کليسای ارمنی و ارتدوکس شرقی روز ششم ژانويه را روز ميلاد مسيح میدانند. ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» میپنداشتند، و به همین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی میکردند.آن گاه خوانی الوان میگستردند و «میزد» نثار میکردند. «میزد» نذری یا ولیمهای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژهای که آن را «میزد» مینامیدند، بر سفره جشن مینهادند. ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوههای البرز به انتظار باززاییدهشدن خورشید مینشستند. برخی در مهرابهها (نیایشگاههای پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول میشدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شبهنگام دعایی به نام «نی ید» را میخوانند که دعای شکرانه نعمت بودهاست. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ میخواندند و به استراحت میپرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان , این روز را خرم روز یا خره روز مینامیدند). در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست میکشیدند که نمیخواستند احیاناً مرتکب بدی کردن شوند که میترائیسم ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ میشمرد. | |
|
 | |
Admin Admin

تعداد پستها : 1496 تاريخ التسجيل : 2008-11-18
 | عنوان: رد: شب چله (یلدا) آغاز سال نو ميترايی 28/5/2009, 02:10 | |
| ايرانيان قديم شادی و نشاط را از موهبت های خدايی و غم و اندوه و تيره دلی را از پديده های اهريمنی می پنداشتند. مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوری و شب يلدا و سنت های ديگر در واقع بيانگر اين حقيقت است كه ايرانيان پس از رهايی از بيدادگری و ستم به شكرانه بازيافتن آزادی، جشن برپا می ساختند و پيروزی نيكی بر بدی و روشنايی بر تاريكی و داد بر ستم را گرامی می داشتند.شب يلدا نيز يكی از اين موارد است. در دوران كهن، شب مظهر تاريكی و تباهی و وحشت بوده و اغلب سعی می كردند كه شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور، خانه روشن باشد. تا پليدی و تباهی در آن راه نيابد. شب يلدا طولانی ترين شب ها است. يعنی تسلط تاريكی بر زمين از تسلط نور خورشيد و روشنايی مي كاهد. و چون فردای اين شب روشنايی بر ظلمت غالب و روز طولانی مي شود، ايرانيان تولد دوباره خورشيد را كه مظهر روشنايی است جشن مي گيرند. در ايران كهن هر يك از سی روز ماه، نامی ويژه دارد، كه نام فرشتگان است. نام دوازده ماه سال نيز در ميان آنهاست. در هر ماه روزی را كه نام روز با نام ماه يكی باشد، جشن می گرفتند . دی ماه، در ايران كهن، چهار جشن، وجود داشت. نخستين روز دی ماه و روزهای هشتم، پانزدهم و بيست و سوم، سه روزی كه نام ماه و نام روز يكی بود. و در اين سی روز ماه، سه روز آن «دی» نام دارد و هر سه روز را در گذشته جشن می گرفتند. امروز از اين چهار جشن تنها شب نخستين روز دي ماه، يا شب يلدا را جشن مي گيرند، يعني آخرين شب پاييز، نخستين شب زمستان، پايان قوس، آغاز جدي و درازترين شب سال. ریشه واژه یلداواژه «یلدا» واژه ایست برگرفته از زبان سریانی (که از لهجه های متداول زبان «آرامی» است) به معنای تولد.يلدا از نظر معنی معادل با كلمه نوئل از ريشه ناتاليس رومی به معنی تولد است و نوئل از ريشه يلدا است . واژه يلدا سريانی و به معنی ولادت است . ولادت خورشيد ( مهر و ميترا ) و روميان آن را ( ناتاليس انويكتوس ) يعنی روز ( تولد مهر شكست ناپذير ) نامند . تأثیر یلدا در جشنهای دیگر اقوام· بسیاری از مورخان معتقدند که بیشتر رسوم دین مسیحیت از مهرپرستی یا میتراییسم برگرفته شدهاست. مانند تولد مسیح در یک آغل که به گفته آنها برگرفته شده از تولد میترا در غار است و همچنین شب میلاد مسیح که مصادف با یلدا میباشد , و همچنین درخت سرو و کاج که در آیین مهر با ستارهای بر فرازش تزیین میشد. (ستاره نشانه ایست برای رسیدن به میترا و درخت سرو را از این روی دوست داشتند که نماد آزادگی و مقاومت در برابر تاریکی بود که آثارش را در ادبیات فارسی میتوانیم به وفور بیابیم - درخت کاج از این روی در کشورهای اروپایی مرسوم شد که محیط طبیعی آنها برای رویش کاج بهتر بود). مورد دیگر شباهت کلاه بابانوئل با کلاهی شبیه کلاه موبدان آیین مهر است. البته آن طور که از متون مقدس مسیحیان (کتاب مقدس : عهد جدید) برمی آید، تولد عیسای مسیح در یکی از اعتدالین (اعتدال بهاری یا پاییزی) صورت گرفته است و نه در زمستان.(چنانکه در «انجیل» آمده است که در زمان تولد مسیح «چوپانان گله های خود را به چرا می بردند») همانگونه که مورخین قرون اولیه انتشار مسیحیت روایت می کنند، تغییر تاریخ جشن میلاد مسیح(کریسمس) و انطباق آن بر سالروز تولد میترا، توسط کنستانتین و به مشاورت کلیسا، به منظور مبارزه با آیین مهر و جایگزین کردن مسیحیت به جای آن بوده است.· در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در مصر باستان جشن «باززاییدهشدن خورشید»، مصادف با شب چله، برگزار میشدهاست. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز، به نشانهٔ ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پایکوبی میپرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی میداشتند. همچنین از ۱۲ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده مینمودند که نشانهٔ پایان سال و آغاز سال نو بودهاست. · در یونان قدیم نیز , اولین روز زمستان روز بزرگداشت خداوند خورشید بودهاست و آن را خورشید شکست ناپذیر، ناتالیس انویکتوس، مینامیدند(که از ریشهٔ کلمهٔ ناتال که در بالا اشاره شد برگرفته شدهاست و معنی اش , میلاد و تولد است). ریشههای یلدا در جشن دیگر مرسوم در یونان نیز باقی ماندهاست از مهمترین این جشنهای میتوان به جشن ساتورن اشاره کرد. · در قسمتهایی از روسیهی جنوبی , هماکنون جشنهای مشابهی بهمناسبت چله برگزار میکنند. این آیینها شباهت بسیاری با مراسم شب چله دارد. پختن نان شیرینی محلی به صورت موجودات زنده، بازیهای محلی گوناگون، کشت و بذر پاشی به صورت تمثیلی و باز سازی مراسم کشت، پوشانیدن سطح کلبه با چربی، گذاشتن پوستین روی هره پنجرهها، آویختن پشم از سقف، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانه خوانی و رقص و آواز و مهم تر از همه قربانی کردن جانوران از آیینهای ویژه این جشن بوده و هست. یکی دیگر از آیینهای شبهای جشن، فالگیری بود و پیشگویی رویدادهای احتمالی سال آینده. همین آیینها در روستاهای ایران نیز کم و بیش به چشم میخورند که نشان از همانندی جشن یلدا در ایران و روسیه دارند. · یهودیان نیز در این شب جشنی با نام «ایلانوت» (جشن درخت) برگزار میکنند و با روشنکردن شمع به نیایش میپردازند. · آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکل گشا میخُرند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند میگذرانند و در خانوادههای تحصیل کرده آشوری تفال با دیوان حافظ نیز رواج دارد. · نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک هستند نیز سخت گرامی و بزرگ دانسته میشود و از آن با نام «خرم روز» (خره روز) یاد میگردد و آیینهایی ویژه در آن روز برگذار میشود. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستان هنوز در میان برخی اقوام دیده میشود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. | |
|
 | |
Admin Admin

تعداد پستها : 1496 تاريخ التسجيل : 2008-11-18
 | عنوان: رد: شب چله (یلدا) آغاز سال نو ميترايی 28/5/2009, 02:12 | |
| جشن یلدا و عادات مرسوم در ایران· در آیین کهن , بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دیماه تاج و تخت شاهی را بر زمین میگذاشتند و با جامهای سپید به صحرا میرفتند و بر فرشی سپید مینشستند. دربانها و نگهبانان کاخ شاهی و همهٔ بردهها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و بهسان دیگران زندگی میکردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و آحاد مردم همگی یکسان بودند(صحت این امر موکد نیست , شاید تنها افسانه باشد). جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. متل گویی که نوعی شعرخوانی و داستان خوانی است در قدیم اجرا میشدهاست به این صورت که خانوادهها در این شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند , این میوهها که اکثراً کثیر الدانه هستند , نوعی جادوی سرایتی محسوب میشوند که انسانها با توسل به برکت خیزی و پر دانه بودن آنها , خودشان را نیز مانند آنها برکت خیز میکنند و نیروی باروی را در خویش افزایش میدهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشیدند در شب. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آیندهگویی میکنند. · در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانهٔ تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانهٔ عروس میبرند. · سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاجها و خرما و رنگینک برای گرم مزاجها موجود است. حافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چلهنشینان شدهاست. · همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند. دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقهاست در این شب خورده میشود. در تویسرکان و ملایر , گردو و کشمش و مِیز نیز خورده میشود که از معمولترین خوراکیهای موجود در ابن استان هاست. · در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است. · در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم میدهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش میخورند. · در گیلان هندوانه را حتما فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوههایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب میکنند و کمی نمک هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اطاق میگذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس ازگیل در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب میخورند. · مردم کرمان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم شکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند. معزی تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است | | تو شمع فروزنده و گیتی شب یلدا | | | |
سعدی صبح صادق ندمد تا شب يلدا نرود | |
|
 | |
Admin Admin

تعداد پستها : 1496 تاريخ التسجيل : 2008-11-18
 | عنوان: رد: شب چله (یلدا) آغاز سال نو ميترايی 28/5/2009, 02:13 | |
| توضیحات تکمیلی
به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سالها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سیام آذرماه و بامداد یكم دیماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند كه مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار میشود؛ اما میدانیم كه در باورهای كهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمیشده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیینهای ایرانی، ریشه در رویدادی كیهانی دارد.
خورشید در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایینترین نقطه افق جنوب شرقی میرسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب میشود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز میگردد كه نتیجه آن افزایش روشنایی روز و كاهش شب است. به عبارت دیگر، در ششماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانروز خورشید اندكی پایینتر از محل پیشین خود در افق طلوع میكند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایینترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجاییهای طلوع خورشید معكوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز میگردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمالشرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته میشد و آنرا گرامی و فرخنده میداشتند.
در گذشته، آیینهایی در این هنگام برگزار میشده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی كه از لازمههای آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراكیهای فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام كیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار میآمده است و امروزه كاركرد خود را در تقویم میلادی كه ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه میدهد. فرقههای گوناگون عیسوی، با تفاوتهایی، زادروز مسیح را در یكی از روزهای نزدیك به انقلاب زمستانی میدانند و همچنین جشن سال نو و كریسمس را همچون تقویم كهن سیستانی در همین هنگام برگزار میكنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم كهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینكه نام نخستین ماه سال آنان نیز «كریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز میگردد و پیش از آن، آنگونه كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل كرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه میگیرد.
امروزه میتوان تولد خورشید را آنگونه كه پیشینیان ما به نظاره مینشستهاند، تماشا كرد: در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته میشده كه یكی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر كاشان است كه فعلاً تنها بنای سالم باقیمانده در این زمینه در ایران است. پژوهشهای نگارنده كه در سال 1380 منتشر شد (نظام گاهشماری در چارتاقیهای ایران)، نشان میدهد كه این بنا بگونهای طراحی و ساخته شده است كه میتوان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر بنایی است كه تولد خورشید بگونهای ملموس و قابل تماشا در آن دیده میشود. این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت حیدریه و در نزدیكی روستای رباط سفید، نیز دارا است كه البته فعلاً دیواری نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید میشود.
هر ساله مراسم دیدار طلوع و تولد خورشید در چارتاقی نیاسر، و بررسی نظریه نگارنده، با حضور دوستداران باستانستارهشناسی ایرانی و دیگر علاقهمندان، در شهر نیاسر كاشان برگزار میشود.
این نوشتار نگارنده، در صفحه علم روزنامه شرق (4 دیماه 1384) نیز منتشر شده است.
نياكان ما، در 7000 سال پيش، به گاهشماری خورشيدی دست پيدا كردند و با تفكر و تامل دريافتند كه اولين شب زمستان بلندترين شب سال است. دكتر «فريدون جنيدی»، بنيانگذار بنياد فرهنگی نيشابور و متخصص اسطورهشناسی و تاريخ باستان، در سخنرانی همايش شب چله به شناخت علوم گاهشماری و جغرافيايی در دوران باستان پرداخت و گفت: «هزاران سال است كه جشن شب چله در خانه ايرانيان برگزار میشود. اين جشن حتی در زمان حمله مغول و تركان بیتمدن هم برگزار ميشد. استمرار و ادامه برگزاری اين جشن و جشنهای امثال آن نشانه پيوند ناگسستنی ايرانيان امروز با فرهنگ نياكانشان است. اما آنچه باعث تعجب انسان متمدن و پيشرفته امروزی است، چگونگی دستيابی ايرانيان باستان به گاهشماری است كه اين چنين دقيق طلوع و غروب خورشيد را بررسي كرده است. نياكان ما هزاران سال پيش دريافتند كه گاهشماری بر پايه ماه نمیتواند گاهشماری درستی باشد. پس به تحقيق درباره حركت خورشيد پرداختند و گاهشماری خود را بر پايه آن گذاشتند. آنها حركت خورشيد را در برجهای آسمان اندازهگيری كردند و برای هر برجی نام خاصی گذاشتند. آنها دريافتند هنگامی كه برآمدن خورشيد با برآمدن برج بره در يك زمان باشد، اول بهار است و روز و شب با هم برابر است. آنها مانند ما میتوانستند در شب 6 برج را ببينند. از سر شب يكی يكی برجها از جلوی چشمها عبور می كنند. برج بره سپس برج گاو و ... آنها می دانستند 6 برج ديگر كه ديده نميشوند در آن سوی زمين هستند و مردمانی در آنسوی زمين 6 برج ديگر را نظاره ميكنند. آنها دريافتند كه اول پاييز و بهار روز و شب برابر و در اول تابستان روز بلندتر از شب است. آنها گاهشماری خود را بر اساس چهل روز، چهل روز تقسيم كردند. در فرهنگ ايرانيان و نياكان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست خاصی دارد. واژههای «چله نشستن»، «چل چلی» و در طبرستان واژههای «پيرا چله، گرما چله» نشانه اهميت اين عدد در ميان فرهنگ ايراني است. آنها در اصل ماه را به چهل روز تقسيم كردند و نه ماه داشتند. اما پس از مدتی اين روزها به سی روز تغيير پيدا كرد و ماه سی روزه شد. در شاهنامه آمده است:
| |
|
 | |
Admin Admin

تعداد پستها : 1496 تاريخ التسجيل : 2008-11-18
 | عنوان: رد: شب چله (یلدا) آغاز سال نو ميترايی 28/5/2009, 02:13 | |
| نباشد بهار و زمستان پديد نيارند هنگام رامش نويد اين بيت اشاره به گاهشماری سرزمينهای ديگر دارد. گاهشماری سرزمينهای ديگر برای بهار و فصلهای ديگر سرآغازی نداشتند و اين نشان می دهد كه گاهشماری ايرانيان همواره كامل ترين گاهشماری بوده است. گاهشماری ايرانيان تا زمان دانشمند بزرگ خيام ادامه داشت. با ورود اسلام گاهشماری قمری اعراب نيز يكی از گاهشماریهاي مورد استفاده سرزمين ايران شد. وزراء ايرانی خلافت عباسی هر پيشنهادی را كه برای اصلاح تقويم نياكانشان مطرح می كردند از طرف پادشاهان عباسی رد می شد. آنها می گفتند اگر تقويم شما اصلاح شود باز به آيين و فرهنگ پيشين خود بازمی گرديد. اما در زمان خيام شرايط تغيير كرد. او در سن 28 سالگي هنگامی كه وارد دربار شاه خوارزم می شد، شاه از جای خود بلند می شد و او را كنار خود می نشاند. احترامی كه پادشاهان به خيام می گذاشتند باعث شد دست او در اصلاح گاهشماری ايرانيان باز شود. با اصلاح گاهشماری بار ديگر فرهنگ و آيين ايرانی زنده شد.
برپایی آیین های ايرانی یا مشابه آن در سراسر اروپا وجود داشته چرا که تا قبل از رواج مسیحیت، میترایسم یا آیین مهرپرستی دین رایج این ناحیه بوده و حتی بعد از گرویدن به مسیحیت نیز تا قرن ها جشن کریسمس و ژانویه رواج نداشته است. بر اساس شواهد باستاشناختی و تاریخی موجود در آغاز سده چهارم میلادی بیش از 300 معبد میترائی (مهرابه) در ایتالیا وجود داشت و قاطبه مردم یلدا (تولد مهر) را جشن می گرفتند. در ضمن اين آئين توسط لژيونرهای رومی به مناطق تحت نفوذ امپراطوری از جمله آلمان، اتريش و انگلستان انتقال يافت و مهرابه های متعددی در آن كشورها ساخته شد. در سال ۱۹۵۴ بقايای يك مهرابه هنگام باز سازی "وُلبروک هاوس" لندن كه در زمان جنگ آسيب ديده بود كشف شد و پس از مدتی آنرا كنده و در كنار "کویین ویکتوریا استریت" در نزديكی "بنک" بازسازی كردند. اما از اوایل قرن چهارم به تدریج آیین میترایسم و سنن آن از اروپا برچیده شد. امپراطور كنستانتين اول، مشهور به "پدر كليسا" كسی است كه پايتخت رم شرقی را بنا كرد و به نام خود آنرا قسطنطنيه ناميد. او در سال ۳۱۲ ميلادی ايتاليا و رم را تسخير كرد و علاقه داشت دين مسيح را در ايتاليا رواج دهد ولی چون نميتوانست مستقيما با ميترائيسم مقابله كند، در سال ۳۱۲ فرمانی را در ميلان برای آزادی و برابری مذاهب صادر كرد و دستور داد كه چون مسيحيان حضرت عيسی را مظهر نور ميدانند آنها نيز يلدا را به عنوان روز تولد مسيح جشن بگيرند. اين موضوع را مسيحيان متعصب نپذيرفتند زيرا آنها برپائی جشن تولد مخصوصا يلدا را يك آئين مربوط به كافران و مشركين می دانستند. تغيير و تصحيح تقويم بار ديگر در قرن شانزدهم انجام گرفت. در سال ۱۵۸۲ به دستور پاپ گرگوری سيزدهم روز بعد از چهارم اكتبر روز ۱۵ اكتبر اعلام شد. پس از گذشتن متجاوز از چهار قرن اين فرمان و دستورات ديگر از قبيل قرار دادن اول ژانويه به عنوان اولين روز سال به صورت كلی مورد قبول مردم واقع شده است ولی قسمتهائی از كليسای ارتدكس اين تقويم و پيشنهادهای كنفرانس (نيسه آ) را قبول ندارند و تاريخهای مذهبی را بر مبنای تقويم جولين حساب ميكنند. (فتح راضی 1382) Miller 1993 اشارهً سنايی نيز به اين تقارن است:به صاحب دولتی پيوند، اگر نامی همی جويی که از پيوند با عيسی چنان معروف شد يلدابنا بر اين نويل اروپايی (سالروز تولد مسيح) همان شب يلدا است، و نويل واقعی، يعنی انقلاب شتوی در سی آذر برابر با بيست و يکم دسامبر است. از مقاله ها و پژوهشهاي فراواني که دربارهً يلدا شده، در لغت نامه دهخدا، چکيده اي از برهان قاطع، انندراج، حواشي علامه قزويني بر آثار الباقيه شرح پور داود بر يشت ها، فرهنگ پارسي دکتر معين و يادداشت هاي مرحوم دهخدا آورده، که نقل آن بي مناسبت نخواهد بود : يلدا واژه سريانی است به معنی تولد، و به گفته ابوريحان آن را شب زادن ترجمه كرده اند. و چون شب يلدا را با ميلاد مسيح تطبيق می کرده اند، از اين رو، بدين نام ناميده اند. بايد توجه داشت که جشن ميلاد مسيح که در 25 دسامبر تثبيت شده، طبق تحقيق، در اصل جشن ظهور ميترا بوده که مسيحيان در قرن چهارم ميلادی آن را روز تولد مسيح قرار دادند. يلدا اول زمستان و شب آخر پاييز است که درازترين شب های سال است. و در آن شب، يا نزديک بدان، آفتاب به برج جدی تحويل می کند و قدما آن را سخت شوم و نامبارک می انگاشتند. در بيشتر نقاط ايران در اين شب مراسمی انجام مي شود. شاعران زلف يار و همچنين روز هجران را از حيث سياهی و درازی بدان تشبيه کنند. و از شعرهای برخی از شاعران مانند سنائی، معزی، خاقانی و سيف اسفرنگی، رابطه بين مسيح و يلدا ادراک مي شود. يلدا برابر با شب اول جدی و شب هفتم دی ماه جلالی و شب بيست و يکم دسامبر فرانسوی است. پس از مسيحی شدن روميان، سيصد سال بعد از تولد عيسی مسيح، كليسا جشن تولد مهر را به عنوان زادروز عيسی پذيرفت، زيرا موقع تولد او دقيقا معلوم نبود. از اين روست كه تا امروز بابانوئل با لباس و كلاه موبدان ظاهر می شود و درخت سرو و ستاره بالای آن هم يادگار مهری هاست. | |
|
 | |
Admin Admin

تعداد پستها : 1496 تاريخ التسجيل : 2008-11-18
 | عنوان: رد: شب چله (یلدا) آغاز سال نو ميترايی 28/5/2009, 02:13 | |
| انگيزه های پايدار ماندن اين جشن را می توان، از جمله بدين گونه برشمرد :
1- شب زايش خورشيد ( مهر ) است، از باورهای دينی کهن.
2 - بلند ترين شب سال، يعنی طولانی ترين تاريکی است، نشانهً اهريمنی شبی شوم و ناخوشايند که از فردا به کوتاهی می گرايد.
3 - پايان برداشت محصول صيفی و آغاز فصل استراحت در جامعهً کشاورزی است. همهً قشرها و گروههايی که از فراورده های کشاورزی و تلاش کشاورزان بهره مندند، در جشن نخستين روز دی ماه و برداشت محصول، در شگون و شادی کشاورزان شرکت می کنند.
« و ... در اين روز پادشاه با دهقانان و برزگران مجالست می کرد و در يک سفره با ايشان غذا می خورد، و می گفت (...) قوام دنيا به کارهايی است که به دست شما می شود. »
آيين و جشن شب يلدا و يا شب چله بزرگ، تا به امروز در تمامی سرزمين کهنسال ايران و در بين همه قشرها و خانواده ها برگزار می شود.
يلدا را همچنين می توان جشن و گردهمايی خانوادگی دانست. در شب يلدا خويشاوندان نزديک در خانهً بزرگ خانواده گرد می آيند. به بيانی ديگر در سرمای آغازين زمستان، دور کرسی نشستن و تا نيمه شب ميوه و آجيل و غذا خوردن و به فال حافظ گوش کردن از ويژگی های شب يلدا است.
جشن خانوادگی : برگزاری مراسم يلدا، اگر بتوان نام جشن بر آن نهاد، آيينی خانوادگی است، و گردهمايی ها به خويشاوندان و دوستان نزديک محدود می شود. ابوريحان بيرونی از جشن روز اول دی ماه، که آن را خرم روز نامند، در دستگاه حکومتی و پادشاهی ياد می کند.
کنار کرسی : بی گمان برای جوانان نسل امروز کرسی گذاشتن، کنار يا دور کرسی نشستن نياز به توضيح و توصيف دارد. ابزارهای گرمازای تکنولوژی جديد - و نيز عامل های ديگر - کرسی و فرهنگ مربوط به آن را به دست فراموشی سپرده است. در زمستانها، استفاده از کرسی برای گرم کردن خانه و دور کرسی نشينی معمولا از شب يلدا، نخستين شب زمستان، شروع می شد و تا پايان چلهً بزرگ - و در برخی خانواده ها تا پايان چلهً کوچک - ادامه داشت. اعضای خانواده از کوچک و بزرگ، دور کرسی، که روی آن را ميوه و آجيل پوشانده بود، می نشستند.
تا می توان ز فرش چو کرسی جدا مباش آتش به فرق ريز و مکن اختيار برف ( ميرالهی همدانی )
خوراک : خوردني هاي ويژه شب يلدا ميوه های فصل تابستان چون خربزه، هندوانه، انگور، انار، سيب، خيار، به و مانند آن است. ميوه هايی که می بايستی در اين شب خورده شود.
آجيل و شب چره که شامل دانه هايی چون گندم و نخود برشته، تخم هندوانه و کدو، بادام، پسته، فندق، کشمش، انجير و توت خشک است، در بسياری از شب نشينی ها، مهمانی ها و گردش ها فراموش نمی شد. ولي در شب يلدا می بايست ( و می بايد ) بر سر سفره باشد. خوردنی های شب يلدا، در واقع، ميوه و آجيل است نه غذا. برخی از خانواده ها در شب يلدا، پس از خوردن شام، برای شب نشينی شب يلدا به خانهً خويشاوند بزرگتر می روند.
فال حافظ : يکی از رسم های شب يلدا، فال حافظ گرفتن است. اگر رسم ها و آيين های ديگر يلدا را ميراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانيم ( که بايستی چنين باشد )، ولی فال حافظ گرفتن در شب يلدا - و نيز در تيرما سيزه شو ( جشن تيرگان در مازندران ) - در سده های اخير به رسم های شب يلدا افزوده شده است.
فال حافظ گرفتن، در شب نشينی های زمستان و مناسبت هايی چون چهارشنبهً آخر ماه صفر، چهارشنبه سوری، شب سيزده صفر، بعد ازظهر سيزده بدر، تيرما سيزه شو ( جشن تيرگان در مازندران ) نيز از باورهای همگانی است ر... و در شب يلدا گويا بيشتر وصف الحال است. | |
|
 | |
Admin Admin

تعداد پستها : 1496 تاريخ التسجيل : 2008-11-18
 | عنوان: رد: شب چله (یلدا) آغاز سال نو ميترايی 28/5/2009, 02:14 | |
| در مهريشت اوستا آمده است: مهر از آسمان با هزاران چشم بر ايرانی می نگرد تا دروغی نگویيد. ايزد مهر در يكی از شهرهای خاوری ايران از دوشيزه ای به نام ناهيد زاده شد. پس از مدت اندكی كشور به كيش مهرپرستی گرويد. مهرپرستی از مرزهای ايران فراتر و به رم رفت. پادشاهان رم به آن گرويدند و دين رسمی رم شد. «يوليانوس» يا «ژوليان» يكی از پادشاهان رومی گروه گروه مردم ترسا (مسیحی) را به دين مهر می كشاند و دعوت می كرد. هنوز هم نيايش های اين شاه رومی با مهر برجاست. «ای پدر در آسمان ، نيايش مرا بشنو» «يوليانوس» در اين نيايش خدا را پدر می نامد. اين اسمی بود كه ترسايان(مسیحیان) به تقليد از مهرپرستان بر خدای خود گذاشتند. روميان سال های بسيار تولد مهر و شب چله را جشن مي گرفتند و آن را آغاز سال می دانستند. حتی پس از گسترش دين مسيحيت، باز كشيشان نتوانستند از گرفتن اين جشن ها جلوگيری كنند و به ناچار مجبور شدند به دروغ اين شب را زادروز تولد عيسی معرفی كنند تا روز 25 دسامبر را به بهانه تولد عيسی جشن بگيرند نه تولد ايزدمهر، هنگامی كه به آيين و مراسم مسيحيان در كريسمس نگاه می كنيم بسياری از نشانه های ايرانی اين مراسم را در می يابيم. ايرانيان قديم در شب چله درخت سروی را با دو رشته نوار نقره ای و طلايی می آراستند. بعدها مسيحيان درخت كاج را به تقليد از مهرپرستان و ايرانيان تزيين كردند. مهر از دوشيزه با كره ای به نام آناهيتا در درون غاری زاده شد كه بعدها مسيحيان عيسی را جايگزين مهر و مريم را جايگزين آناهيتا قرار دادند. يكی ديگر از وام گيری های مسيحيان از مهرپرستان، روز مقدس مسيحی يعنی يكشنبه است. Sunday به معنی روز خورشيد يا مهر است كه روز مقدس مهرپرستان بود.ارنست رنان درباره آيين مهرپرستی گفته است: اگر عيسويت به هنگام گسترش خود بر اثر بيماری مرگ ماری باز می ايستاد، سراسر جهان به آيين مهر می گرويد. جشنهای ایرانی | نوروز فروردینگان  اردیبهشتگان  خردادگان  تیرگان مهرگان یلدا  جشن سده  اسپندگان  چهارشنبهسوری
|
منبع· مهر، فرهنگ. دیدی نو از دینی کهن. · رضی، هاشم. گاهشماری و جشنهای ایران باستان · جلد چهارم فرهنگ معین - امیرکبیر تهران ۱۳۶۲ · دکتر عباس احمدی , مقالهٔ یلدا و جادو · مجله آفتاب , شمارهٔ پنجم , سال اول · نوشته های رضا مرادی غیاث آبادی· مقاله دکتر فريدون جنيدی· ويدنگرن، گئو: «دينهای ايران»، ترجمهی منوچهر فرهنگ، انتشارات آگاهان ايده، 1377· رضایی،دکتر عبدالعظیم،تاریخ ده هزار ساله ایران،تهران:اقبال،چاپ ۱۶ ،۱۳۸۴،جلداول.· Mitra, Mithra, Mithras Mystery - By D. Jason Cooper· Mithraism: Jung vs. Freud- By Richard Noll· The Cosmic Mysteries of Mithras - By Mithtraic scholar David Ulansey· شب یلدا جشن بزرگداشت دانش - نوشتاری از وبگاه رسمی سازمان میراث فرهنگی ایران | |
|
 | |
| شب چله (یلدا) آغاز سال نو ميترايی | |
|