Admin Admin

تعداد پستها : 1496 تاريخ التسجيل : 2008-11-18
 | عنوان: حماسه مقاومت ایرانیان در برابر اعراب نیمه وحشی در 1400 سال پیش به ایران متمدن آنروز 28/5/2009, 02:45 | |
| حماسه مقاومت ایرانیان در برابر اعراب نیمه وحشی در 1400 سال پیش به ایران متمدن آنروزو اما اصل داستان بطور خلاصه: در اکثر شهر ها و ولایات ایران مقاومت های کوتاه یا بلند مدتی در برابر اعراب صورت گرفت و اعراب مسلمان به آن آسانی که تصور میرود به فتح همه ایران موفق نشدند. همچنین تسلط اعراب بر ایران به منزله پایان مقاومت ها و مخالفت های مردم ایران در برابر دین و دولت اسلامی نبود بلکه در طول سالهای اشغال ایران توسط اعراب مردم همچنان بر علیه حکومت های دست نشانده اسلامی (که مظهر دین تحمیلی بودند) به مبارزه پرداختند مثلا" پس از فتح استخر (درسالهای 30 – 38 هجری ) مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند .... اعراب مجبور شدند برای بار دوم استخر را محاصره و تصرف کنند. مقاومت و پایداری ایرانیان آنچنان بود که فاتح استخر (عبدالله بن عامر) را سخت نگران و خشمگین کرد بطوریکه: سوگند خورد که چندان بکشد از مردم اصطخر که خون براند.... به اصطخر آمد و (آنجا را) بجنگ بستند.... و خون همگان مباح گردانید و چندانکه کشتند خون نمیرفت تا آب گرم به خون ریختند پس برفت ... و عده کشتگان که نام بردار بودند چهل هزار کشته بود بیرون از مجهولان.... در زمان خلافت علی ابن ابیطالب نیز مردم استخر بار دیگر سر به شورش برداشتند و این بار عبدالله بن عباس بفرمان علی شورش توده ها را در خون فرونشاند. در همین هنگام مردم کرمان و فارس نیز قیام کردند و عمال علی بن ابیطالب را از شهر بیرون راندند. علی برای خاموش کردن طغیان توده ها زیاد بن ابیه را بسوی فارس و کرمان فرستاد. ری نیز از پایگاه های مهم مقاومت مردم در برابر حمله اعراب بود بطوریکه اعراب در حمله به این شهر با پایداری و مقاومت فراوان مردم روبرو گردیدند. مغیره (سردار عرب) در جنگ ری چشمش را از دست داد به روایت این فقیه در اخبار آل محمد آمده است که ری نفرین شده است زیرا که اهل ری از پذیرش حق (دین اسلام) سرباز زنند. پس از فتح ری مردم آنجا بارها علیه والیان عرب شورش کردند. عمر و عثمان مجبور شدند چندین بار به ری لشگر کشی کرده و شورش مردم را سرکوب نمایند. در زمان علی نیز مردم ری سر به اعتراض و طغیان برداشتند و از پرداخت خراج خودداری کردند بطوریکه در خراج آن دیار کسری پدید آمد علی ابو موسی پیش از این نیز بدستور علی بجنگ مردم ری شتافته بود و امور آنجا را بحال نخستین باز آورده بود.در زمان عمر مردم آذربائیجان چندین بار سر به شورش برداشتند و با سپاهیان عرب بسختی جنگیدند. در زمان عثمان نیز شورش های متعددی در آذربائیجان روی داد. مردم خراسان نیز که قبول اسلام کرده بودند پس از چندی مرتد گردیده و در زمان عثمان سر به شورش برداشتند و خلیفه مسلمین فرمان داد تا آنان را سرکوب نمایند..... عبدالله بن عامر و سعید بن عاص بسوی خراسان تاختند تا بار دوم گرگان و طبرستان و تمیشه را فتح نمایند. در همین ایام مردم سیستان نیز قیام کرده و حاکم عرب آنجا را از شهر بیرون کردند.همچنین در سال 28 هجری مردم فارس علیه عبیدالله بن معمر (حاکم دست نشانده عرب) شورش کردند و او را کشتند و سپاهیان مسلمان را شکست دادند... مردم دارابگرد نیز علم طغیان برداشتند. مردم طبرستان نیز سالهای طولانی در برابر اعراب مقاومت کردند. در زمان عثمان اعراب برای فتح طبرستان کوشیدند و سعید بن عاص (والی کوفه) بجنگ مردم طبرستان رفت. میگویند که امام حسن و امام حسین (فرزندان علی) نیز در این جنگ همراه سعید بن عاص بودند. اما اعراب نتوانستند حاکمیت و سلطه دائمی خودرا بر نواحی طبرستان برقرار نمایند. از این رو طبرستان همواره عرصه مبارزات مردم علیه حکومت اعراب بود. در سال 98 هجری نیز مردم طبرستان شورش کردند و سلیمان بن عبدالملک اموی که از دلیری و جنگاوری مردم طبرستان هراسان شده بود مصلقه (سردار معروف خود) را برای سرکوب شورشیان به آنجا فرستاد و 10 و یا 20 هزار سرباز نیز به سپاهیان او افزود " دشمنان (مردم طبرستان) به وی حیله کردند و چنان وانمود کردند که هیبت وی بر دلهایشان نشسته است تا مصلقه سپاه را به درون آن دیار آورد و چون نزدیک گذرگاههای کوهستان رسید دشمن (مردم طبرستان) در آن جای کمین کرده بود. سپس سنگ های کوهستان را بر سر ایشان ( سپاهیان خلیفه) افکندند چنان که لشگریان (غرب) همه هلاک گردیدند و مصلقه (سردار عرب) نیز کشته شد از آن جای این مثل را آورده اند که: تا مصلقه از طبرستان باز گردد....پس از آن مسلمین در اطراف آن نواحی میجنگیدند و از پیشروی در سرزمین دشمن (طبرستان) پرهیز میکردند."مردم گرگان نیز در زمان سلیمان بن عبدالملک اموی سر به طغیان برداشتند و عامل خلیفه را کشتند. یزیدبن مهلب (سردار خلیفه) برای سرکوبی مردم بسوی گرگان شتافت. یزید بن مهلب در گرگان سوگند خورد که با خون عجم آسیاب بگرداند: ( تف همه ایرانیان به روش )به گرگان آمد و 13 هزار تن از جوانان و اسیران و سواران و مرزبانان را گردن زد چون خون روان نمیشد ( برای آنکه سردار عرب را از کفاره سوگند نجات دهند ) آب در جوی نهادند و خون با آن به آسیاب بردند و گندم آرد کردند و یزید بن مهلب از آن نان بخورد تا به سوگند خود وفا کرده باشد. سپس 6 هزار کودک زن و مرد جوان را اسیر کرد و همه را به بردگی فروختند .... و کالبد کشتگان را بر دو جانب طریق (جاده) بیاویخت. گیلان و دیلمستان تا حدود 250 سال در برابر هجوم و نفوذ اعراب مقاومت کردند بطوریکه اعراب مسلمان این نواحی را ثغر می خواندند و ثغر در نزد مسلمانان عرب مرزی بود که شهر های آنها را از ولایات دشمن و اهل کفر جدا می ساخت. در ضرب المثل های اعراب نیز از مردم گیل و دیلم همواره بعنوان دشمنان اسلام نام میبرند. منبع:کتاب اسلام شناسی از علی میرفطروسمنابع کتاب اسلام شناسی:
- تاریخ طبری
- یشت ها از استاد پور داوود
- اخبارالطوال از ابوحنیفه دینوری
- آفرینش و تاریخ
- جهان اسلام
- پرتو اسلام
- مختصرالبلدان
- تاریخ الرسل والملوک - طبری
- فتوح البلدان
| |
|
Admin Admin

تعداد پستها : 1496 تاريخ التسجيل : 2008-11-18
 | |